افق پارسی

۹ مطلب با موضوع «هنر های هشتگانه» ثبت شده است

سال‌ها پیش سینما را هنر هفتم نامیدند و چند سال قبل، بازی‌های رایانه‌ای، هنر هشتم نام گرفت. تا همین چند سال پیش، کسی باور نمی‌کرد این بازی‌های ساده که برای ساعتی بچه‌ها را سرگرم می‌کرد، روزی چهارمین تجارت بزرگ جهان شود و همه را به خود مشغول کند. هنر هشتم، جوان است و بیست سال بیش‌تر عمر ندارد. از سویی دیگر این هنر پیشرفت خوبی نسبت به دیگر هنرها داشته است. قرار است در آینده نزدیک شما با فکرتان


 

سال‌ها پیش سینما را هنر هفتم نامیدند و چند سال قبل، بازی‌های رایانه‌ای، هنر هشتم نام گرفت. تا همین چند سال پیش، کسی باور نمی‌کرد این بازی‌های ساده که برای ساعتی بچه‌ها را سرگرم می‌کرد، روزی چهارمین تجارت بزرگ جهان شود و همه را به خود مشغول کند.
هنر هشتم، جوان است و بیست سال بیش‌تر عمر ندارد. از سویی دیگر این هنر پیشرفت خوبی نسبت به دیگر هنرها داشته است. قرار است در آینده نزدیک شما با فکرتان در بازی‌ها شرکت و شخصیت‌ها را با مغزتان کنترل کنید و به صفحه کلید و موس نیازی نداشته باشید.
اوایل به بازی‌های رایانه‌ای به عنوان یک سرگرمی توجه می‌شد و شرکت‌های بازی‌سازی برای سود بیش‌تر دنبال سرگرم کردن بچه‌های جهان بودند، اما رفته‌رفته کارشناسان و روان‌شناسان دریافتند بازی‌های رایانه‌ای فقط بچه‌ها را سرگرم نمی‌کند، بلکه به آن‌ها آموزش و آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

هنر هشتم

بچه‌هایی که بازی می‌کردند خودشان را جای شخصیت‌های بازی می‌گذاشتند و گاه شخصیت‌شان عوض می‌شد. با این‌که روان‌شناسان معتقدند بازی‌هایی که خشونت را نشان می‌دهند، برای بچه‌ها خوب نیست، اما شرکت‌های بازی‌سازی دیدند بازی‌های خشونت‌آمیز فروش بیش‌تری دارند. آن‌ها برای این‌که کم‌تر سرزنش شوند، بر اساس سن، بازی‌ها را دسته‌بندی کردند.
اثرگذاری بازی‌ها فقط به این‌جا ختم نشد، بلکه گروه‌ها و نهاد‌های مختلف برای بهره‌برداری از ویژگی اثرگذاری بازی‌ها دست به کارهای جالبی زدند.
آموزش و پرورش، بازی‌های آموزشی ساخت تا از راه بازی به بچه‌ها آموزش بدهد. سیاست‌مدارها، به سود خودشان بازی‌های سیاسی ساختند. مثلاً ما که دشمن استکبار جهانی هستیم، موضوع بسیاری از بازی‌های سیاست‌مداران امریکایی هستیم و انواع بازی‌ها از دلتافورس گرفته تا حمله به ایران و... ساخته شده تا به کینه سیاست‌مداران امریکایی پی ببریم. آن‌ها می‌خواهند ایران را بدنام کنند. البته ما هم بیکار ننشسته‌ایم و نجات بندر و انرژی هسته‌ای را ساخته‌ایم.
در مسایل نظامی، سربازان با کمک بازی‌ها با همه موضوعات جنگی آشنا می‌شوند. مثلاً خلبان‌ها روی صندلی مخصوصی می‌نشینند و بازی می‌کنند، گویا در هواپیمای جنگی نشسته‌اند و پرواز می‌کنند.

هنر هشتم

بازی‌هایی ساخته شده‌اند که هدف آن‌ها توهین به باورهای دینی است و دشمنان کوشیده‌اند از راه آن‌ها ذهنیت بچه‌های جهان را نسبت به مسلمانان تیره و تار کنند.
در مجموعه، کاری نیست که از دست بازی‌های رایانه‌ای بر نیاید. بازی‌های رایانه‌ای نشان داده‌اند که رشدشان خیلی بیش‌تر از سینماست و در آینده شانه به شانه نفت در جهان قدم خواهد برداشت.
ده سال پیش بود که بازی‌های رایانه‌ای وارد کشور ما شدند و اکنون بچه‌ای نیست که بازی‌های دیجیتال را تجربه نکرده باشد. بچه‌های زمان ما دیگر به میکرو نگاه هم نمی‌کنند و کم‌تر از ایکس باکس و سونی دو را قبول ندارند. البته خیلی از آن‌هایی هم که کامپیوتر دارند، برای انجام بازی‌های با گرافیک بالا مجبور شده‌اند سیستم‌های‌شان را ارتقا بدهند و به بهانه تحقیق و درس خواندن با کامپیوتر، روی دست خانواده خرج بگذارند.
بازی‌های رایانه‌ای جزو مهم‌ترین بخش‌های این عصر است که به دلیل اهمیت فراوانش، همه نهادها در کشورمان دست به کار شده‌اند تا جای خالی بازی‌های خوب ایرانی را در بازار کشورمان پر کنند و جلوی تهاجم فرهنگی بازی‌های رایانه‌ای را بگیرند و با ساخت بازی‌های خوب ایرانی بگویند ما می‌توانیم.
بازی‌های خوبی هم ساخته شده، از جمله عصر پهلوانان، داستان جزیره، پایان معصومیت، کریمخان زند، نجات بندر، مأمور ویژه، رانندگی در تهران و...که در همین جا چند تا از آن‌ها را معرفی می‌کنیم. قرار است در آینده بازی‌های خوب دیگری تولید شود.
منبع:www.intizarmag.ir

طراحی بازی های کامپیوتری و طراحی گرافیک

طراحی بازی های کامپیوتری و طراحی گرافیک

 

زمینه ی طراحی در طی چند دهه گذشته تکامل بسیاری پیدا کرده است. ابتدا، تنها طراحان بودند، بعد تبدیل به طراحان گرافیک شدند، بعد طراحان یو ایکس(UX) به روی کار آمدند، و حالا تصویر سازان نیز به این جریان اضافه شده اند.

نکته اینجاست که با پیشرفت تکنولوژی، طراحی گرافیک نیز تکامل یافته و به زمینه های جدیدی گسترش یافته، یکی از این زمینه ها طراحی بازی های ویدیویی است.

 

 

طراحی گرافیک و طراحی بازی کامپیوتری، تفاوت در چیست؟

اگر شما جدیدا به طراحی علاقه مند شدید، و به دنبال یک مسیر شغلی امن هستید، باید تفاوت میان طراحی گرافیک و طراحی بازی را بدانید تا متوجه شوید کدام یک موقعیت های رشد بهتری در آینده برای شما فراهم می‌کند.

در این مقاله ما درباره ی ارتباطات میان طراحی گرافیک و طراحی بازی های کامپیوتری، و تفاوت میان این دو و اهمیتشان برای توسعه ی یک بازی می‌آموزیم.

اما حالا به تعریف هایی اساسی از طراحی گرافیک و طراحی بازی ویدیویی می‌پردازیم.

طراحی گرافیک

طراحی گرافیک عموما ساخت تصاویر و متن های دو بعدی و ترکیب آنها می‌ باشد. این ترکیب برای ساخت یک بیان بصری است که یک مفهوم یا ایده را منعکس می‌کند. به سادگی می‌توان گفت طراحی گرافیک، خلق یک اثر هنری دو بعدی است که با مخاطبین بخصوصی ارتباط برقرار می‌کند.

طراحان گرافیک بیشتر مسئول برند سازی برای یک شرکت، محصول یا خدمات هستند. آن ها بیشتر اوقات به طراحی کمپین های تبلیغاتی می‌پردازند.

این به این معنیست که شما اگر می‌خواهید یک بازی کامپیوتری را منتشر کنید، یا صاحب یک کمپانی بازی سازی هستید، نیاز به یک طراح گرافیک دارید. به علاوه ی طراحی بازاریابی و محتوای تبلیغاتی برای بازی های تازه منتشر شده، طراحان گرافیک می‌توانند به طراحی های داخل بازی نیز کمک کنند که این طراحی ها شامل متن ها، چیدمان و استفاده از تصاویر ثابت دوبعدی (که مخصوصا در بازی های موبایل کاربرد دارد) می‌شود.

طراحی بازی کامپیوتری

طراحی بازی کامپیوتری در اصل طراحی هنر های بصری تعاملی و طراحی جهانی قابل تعامل است، که به گیم پلی (Gameplay) کمک می‌کند، یک داستان را دنبال می‌کند و کاربر را به چالش می‌کشد.

در واقع، طراحی بازی ویدیویی بسیار پیچیده تر از طراحی دوبعدی گرافیک است و سطح بالا تری از مهارت ها را می‌طلبد.

طراحان بازی در طول توسعه ی بازی به وظایف مختلفی می‌پردازند. این وظایف شامل طراحی مفهومی، طراحی مراحل و طراحی کاراکتر ها برای محیط بازی می‌شود. در شرکت های بازی سازی بزرگ، می‌توانید ببینید که بیش از یکنفر بر روی هر یک از وظایف بالا کار می‌کند. اما در استودیو های بازی سازی کوچکتر معمولا طراحان بازی کامپیوتری به تنهایی تمام آنها را انجام می‌دهند.

 

شباهت ها

شباهت واضح میان این دو این است که هر دو بر روی “طراحی” کار می‌کنند. آنها هر دو طراحی می‌کنند اما چیز هایی که طراحی می‌شوند متفاوت هستند. طراحان گرافیک بیشتر برروی طراحی تبلیغات کار می‌کنند، در حالی که طراحان بازی کامپیوتری بر روی طراحی محیط داخلی بازی کار می‌کنند.

هردو می‌توانند بخشی از تیم سازنده ی بازی باشند و هردو بخش اساسی تیم توسعه بازی یا شرکت سازنده ی بازی محسوب می‌شوند. در بیشتر تیم های بازی سازی این دو باهم کار می‌کنند و همچنین با یکدیگر مشورت می‌کنند.

تفاوت بین طراحی گرافیک و طراحی بازی کامپیوتری

نقش طراح فقط به توسعه و انتشار بازی مربوط می‌شود. همچنین طراح گرافیک برای بازی و شرکت سازنده محتوای تبلیغاتی تولید می‌کند. اما طراح بازی کامپیوتری درگیر طراحی محتوایی است که باعث ایجاد حس، ظاهر و تجربه بازی برای بازیکنان می‌شود.

طراح گرافیک معمولا طراحی رابط کاربری بازی را، مخصوصا در بازی های دو بعدی بر عهده دارد. در دست دیگر، طراح بازی به نحوه ی بازی و نمایش آن کمک می‌کند.

طراحان بازی باید مهارت های سطح بالایی از HTML و CSS داشته باشند، درحالی که این برای طراحان گرافیک الزامی نیست.

طراحان بازی علاوه بر طراحی، کدنویسی نیز انجام می‌دهند. درحالی که طراحان گرافیک تنها طرح هایی را با استفاده از ابزار هایی همچون فتوشاپ و ایلاستریتور طراحی می‌کنند. همچنین طراحان بازی باید تجربه ی بازی را سوای جوانب زیبایی شناسی آن طراحی کنند. که برای این موضوع، آن ها نیاز دارند تا بر روی موتور های گرافیکی ای همچون Unreal Engine و یا Unity کار کنند.

در واقع، یک طراح بازی کامپیوتری در تمام مراحل روند ساخت یک بازی حضور دارد و ممکن است که در روند ساخت بازی از یک گرافیست مشورت بگیرد، اما نقش تصمیم گیرنده برای طراح بازی باقی می‌ماند.

زمانی که هردوی طراح بازی و طراح گرافیک بتوانند در صنعت بازی سازی فعالیت کنند، طراح بازی می‌تواند نقشی کلیدی تر در هر تیم توسعه ی بازی یا شرکت بازی سازی داشته باشد.

بازی

سینما در اصل واژه ای است یونانی به معنای حرکت ، اما در اصطلاح ، سینما ، هنر و فنی است که به کمک یک سری تصاویر متحرک ، پیامی را به مخاطب خود که همان تماشا گر است منتقل می کند. 

 

سینما آخرین هنر و به عبارت دیگر هفتمین هنر است . شش هنر دیگر عبارتند از : تئاتر ، نقاشی ، مجسمه سازی ، معماری ، موسیقی و رقص . در این میان سینما تنها هنری است که نه تنها شش هنر دیگر را به خدمت گرفته بلکه به گونه ای توانسته آنها را اعتلا نیز ببخشد. همچنین سینما صنعت ، فن و تکنیک را نیز به خدمت گرفته و در متن خود دارد.

 

 

اهمیت سینما 

هنو ز سینما دوره های آغازین خود را طی می کرد که لنین ( از جمله پایه گذاران و سردمداران نظام کمونیست شوروی ) درباره سینما گفت :

 

« سینما با ما ، همه ارتش های دنیا بر علیه ما ، سرانجام پیروز خواهیم شد.» 

 

همین یک جمله که از زبان یک سیاستمدار نقل شده ، به خوبی نشانگر اهمیت و قدرت سینماست. سینما وسیله خوبی برای تبلیغ و ارائه دیدگاه ها و اندیشه های سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی است و از همین رهگذر گاه مخاطبش را به بی راهه برده و او را در چمبره تبلیغات گسترده اسیر کرده ، اما با این وجود سینما به علوم مختلف از پزشکی ، الکترونیک و جغرافیا گرفته تا فیزیک ، شیمی و تاریخ خدمات شایانی نموده است. سینما ، این وسیله سمعی و بصری جذاب ، بزرگترین کارکردش در خلق رویا ، خلق ماجرا ، خلق شخصیت های دوست داشتنی ، نفرت انگیز ، ترحم بر انگیز و... و در نهایت ایجاد احساسات عمیق انسانی از عشق و محبت گرفته تا ترس و نفرت است.

دیگر سینما یک وسیله ساده سرگرمی ساز نیست ، سینما پا را بسیار فراتر گذاشته و تجربه نشان داده ، نادیده گرفتن آن امری غیر عاقلانه است ، چه از سوی تماشاگران معمولی و چه از سوی سیاست گذاران اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جوامع مختلف.

 

 

فضای سینمایی

 

فضای سینمایی همان فضا و حیطه ای است که در فیلم خلق می شود و به جهان عینی ربطی ندارد. فضای سینمایی را می توان به شیوه های زیر از فضای واقعی جدا کرد :

 

1 – فضای سینمایی ، دو بعدی است و تصاویری خلق می کند که به اصطلا ح عمق ندارند. این فضا بر درک ما از اندازه ها ، فواصل و روابط اشیا تاثیر می گذارد ، به همین خاطر ، فیلم سازان از ترکیب بندی قاب ، استفاده از عدسی های مخصوص ، حرکت دوربین های مختلف و تدوین استفاده می کنند ، تا به نحوی این واپیچیدگی ها را جبران کنند و فضایی مشابه فضای واقعی و قابل قبول برای تماشاگر بسازند. 

 

2 – تدوین نما ها از زوایای مختلف می تواند فضایی تازه و یگانه خلق کند ، و تجربه ای جدید برای تماشاگر باشد. 

 

3- فضای واقعی و عینی ، برای ما پیوسته و فاقد قطع و پارگی است. اما تدوین می تواند در فضای سینمایی ما را به عقب و جلو پرت کند. ما می توانیم در این فضا بدون هیچ حرکتی صحنه ای را از زوایا و فاصله های مختلف ببینیم. چنین تدوینی پرسپکتیو فضایی را از بین می برد ، و یا دگرگون می کند. 

 

4 - در سینما می توان با دکور های مختلف ، استفاده از طراحی صحنه های پیچیده و ، امروز با گرافیک های کامپیو تری فضا هایی عجیب و غریب خلق کرد و تماشاگر را چنان در آن جذب کرد که همه چیز برایش طبیعی و قابل قبول جلوه کند در حالی که هرگز چنین تجربه ایی در دنیای واقعی نداشته است و شاید هم هرگز نخواهد داشت.

 

 

زمان سینمایی 

توالی زمانی و رویداد های تاریخی در فیلم به گذر زمان در دنیای واقعی ربطی ندارد. در حالی که تماشاگر در زندگی روزمره خود با سیر بی رحم ثانیه ها ، ساعت ها و روز ها سرو کار دارد ، سینما این توانایی را دارد که به شیوه های زیر این سیر منطقی را به هم بزند و یا حتی توالی زمانی تازه ای را خلق کند : 

 

1 – نشان دادن هم زمان رویداد های مختلف که در زمان های گوناگون اتفاق افتاده اند ، به نحوی که هم زمان به نظر برسند. 

 

2- حذف زمان های غیر مهم در صحنه ها و سکانس ها. در این لحظه ها هیچ حادثه ای که به درد سینما بخورد رخ نمی دهد. مثلا در صحنه ای ، ما شروع حرکت اتومبیلی را به مقصدی مشخص می بینیم و در صحنه بعد بدون این که شاهد حرکت آن اتومبیل در مسیرش باشیم آن را در مقصد می بینیم.

 

3 – بر عکس آنچه در مورد 2 گفته شد ، گاهی هم ، زمان واقعی بسط داده می شود. این کار در مورد نما های مهم و حساس انجام می شود. برای این کار نما هایی را که از چند زاویه و فاصله مختلف از یک رویداد واحد گرفته شده در کنار هم نشان می دهند و به این ترتیب زمان واقعی رویداد را افزایش می دهند. 

 

4 – بسط دادن و یا کوتاه کردن حس زمانی تماشاگر از طریق قطع سریع و حرکت دوربین. 

 

5 – پیش رفتن و یا عقب نشستن در زمان از طریق فلاش بک (Flashback ) یا فلاش فوروارد ( Flash Forward ) .

 

6- بر هم نمایی دو رویداد مختلف در دو زمان متفاوت برای خلق حس تضاد.

 

باید در نظر داشت همه این قوانین به صورت نا خودآگاه در طول تاریخ سینما در ذهن تماشاگر جای گرفته و به نوعی سینما ، تماشاگرش را برای ایجاد ارتباط با خودش ، تربیت کرده و آموزش داده. در حالی که اولین تماشاگران سینما قادر به درک کوچک ترین پیچیده گی زمانی و مکانی در فیلم ها نبودند ، تماشاگر امروزی قادر به درک و قبول پیچیده ترین تمهیدات سینمایی است .

سینما

 تئاتر

اگر عبارت «هرگاه A نقش B را برای C بازی کند یک نمایش شکل گرفته‌است» را برای تعریف نمایش بپذیریم وابستگی غیرقابل انکار هنرهای نمایشی به سه مقوله (بازیگر، نقش و تماشاگر) مشخص می‌شود. تئاتر در ساده‌ترین تعریف شکلی از نمایش است که علاوه بر این سه عامل وابسته به عوامل دیگری چون «محل نمایش، متن نمایشی، زمان اجرا و فرایند تولید تا ارائه دارد» با این تعریف نمایش‌های غیر داستانی در ردیف تئاترها قرار نمی‌گیرند.

تئاتر از کلمهٔ یونانی «تئاترون» به‌معنی تماشاخانه یا محل تماشا گرفته شده‌است و شامل انواع مختلفی چون نمایش زنده با بازیگر، نمایش‌های عروسکی، پانتومیم، تئاتر تلویزیونی، اپرا، باله، نمایش‌های موزیکال، نمایش رادیویی، نمایش‌های آیینی (به شرط داشتن ساختار روایی) و شکل‌های خاصی از نمایش‌های سنتی ملل و اقوام (برای نمونه: نقالی، پرده‌خوانی، نمایشنامه‌خوانی، تخت حوضی، تعزیه در ایران) و نمونه‌های متعدد دیگری است.

 

تئاتر امروزه ازنظر ساختار و شکل ارائه گستردگی فراوانی یافته و شکل‌های گاه بدیعی چون (تئاتر خیابانی، تئاتر محیطی، تئاتر مواجه، تئاتر پوچی و…) که برخی از آن‌ها در شکل اجرا و تعدادی نیز در ساختار نمایشنامه دست به نوآوری زده‌اند.

ریچارد فورمن، پیتر بروک، یرژی گروتوفسکی، خوان آکالایتیس، رابرت ویلسون، الیزابت لکامپت، پیتر سلارز، ژوزف اسووبودا، آندره سربن، آرین منوشکین و مارتا کلارک از جمله کارگردان‌هایی هستند که تئاتر را به گوناگونی شیوه‌ها و سیستم‌های ارتباطی آن تجربه کرده‌اند.

 

سیرک

رومیان اولین کسانی بودند که واژهٔ سیرک را به‌کار بردند در آن زمان به محوطهٔ وسیعی که محل نمایش‌های مهیجی همچون اسب دوانی، آکروبات، مسابقه ارابه رانی و کشتی بود سیرک گفته می‌شد. نوع جدید سیرک از سال‌های ۱۷۰۰ میلادی آغاز به کار کرده‌است و در آن از شعبده باز، دلقک، آکروبات باز و همه نوع حیوان رام شده و حتی شیر و خرس هم استفاده می‌شود.

در اوایل قرن ۶ قبل از میلاد اولین حرکت‌های رسمی برای ایجاد سنت‌های نمایشی کلاسیک در یونان آغاز شد. نمایش‌های تراژدی و شادی‌نامه که ریشه در آئین‌های مذهبی یونان باستان داشتند شکل گرفت و با وجود نویسندگان بزرگی چون سوفوکل، اوریپید، آریستوفان و… به سرعت پیشرفت کرد. این سنت بعدها توسط رومی‌ها ادامه یافت و شکل کپی برداری شده‌ای از نمایش‌ها در روم همزمان باسایر نمایش‌های سرگرم‌کننده دیگر چون «گلادیاتور بازی» و «مبارزات خونین پهلوانی» پیشرفت کرد. همزمان شکل جدیدی از نمایش پانتومیم در روم به وجود آمد که نوعی از تئاتر بی کلام بود. با ظهور دین مسیحیت و رشد قدرت و نفوذ کلیساها برای مدتی هرگونه فعالیت نمایشی ممنوع و حرام دانسته شد. اما حرکت هنر نمایش هرگز به‌طور کامل متوقف نشد و اینبار در قالب نمایش‌های کارناوالی با موضوع «زندگی و آلام مسیح و حواریون» ونیز شکل جدیدی از نمایش‌های اخلاقی در فاصله قرون ۹ تا ۱۴ پدید آمد.

 

دوره رنسانس

رنسانس در سال‌های ۱۳۰۰ از ایتالیا آغاز شد و در عرض سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ندرت در دوره‌ای چنین کوتاه از نظر تاریخی، رخدادهای متعددی به وقوع می‌پیوندد. حال آنکه این قرن‌ها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیت‌های بزرگ است. جهان امروزی نتیجهٔ همین فعالیت هاست، زیرا رنسانس پایه‌های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن‌های کنونی غرب را بنا نهاد.

 

دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای سدهٔ پانزدهم و شانزدهم به وجود آوردند. این احیای فرهنگی به رُنِسانس (یعنی نوزایش) مشهور شده‌است. دانشمندان، سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل روم و یونان با دیدگانی تازه‌تر به جهان می‌نگریستند. نقاش‌ها به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوهٔ واقع‌گرایانه‌ای نقاشی می‌کردند. فرمانروایان ساختمان‌ها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت.

 

در تاریخ هنر معمولاً دوران رنسانس را به این مراحل، بخش می‌کنند:

 

آغازین (حدود ۱۳۰۰ - حدود ۱۴۲۰)

پیشین (حدود ۱۴۲۰- حدود ۱۵۰۰)

پسین یا اوج (حدود ۱۵۰۰ - حدود ۱۵۲۷)

در این دوران شکل‌های جدیدی از هنرهای نمایشی مانند کمدیادلارته و باله که گونه‌ای رقص نمایشی بود به‌وجود آمدند.[۱۳] اولین بالماسکه‌هاو نمایش‌های بداهه در قرن ۱۶ در انگلیس با ظهور بزرگان عرصه نمایش چون شکسپیر، بن جانسن، کریستوفر مارلو پدید آمدند که ترکیبی بودند از حرکات نمایشی، رقص همراه با موسیقی که هنرمندان آن با پوشیدن لباس‌های عجیب که به‌طور استادانه‌ای طراحی شده بودند به هنرنمایی می‌پرداختند.

تئاتر

هنر پنجم : هنرهای ادبی

هنر هفتگانه

ادبیات را می توان نماد تمام قد از ابعاد مختلف جامعه و فرهنگ گذشته و حال آن دانست.

ادبیات از دیرباز بهترین راه برای انتقال احساسات و ایجاد ارتباط با دیگر انسان ها بوده است، از این رو انسان ها در طول تاریخ تصمیم می گیرند جلوه ای جدید به این رابطه باستانی بدهند.

در معنای لغوی کارشناسان حوزه ادبی جهان، ادبیات را “دانش فرهنگی” ترجمه کرده اند.

هنرهایی همچون نویسندگی، شعر، داستان، سفرنامه، فیلمنامه و بسیاری از مشتقات دیگر در این زمینه از هنر را می توان جزئی از هنر ادبیاتی نامید.

این هنر با تکیه بر روح یک شخص یا جامعه به تحریر می رسد و وظیفه بیان و انتقال این مفاهیم جسمانی و یا روحانی را با جلوه ای متنوع از آثار روزمره، عهده دار می باشد.

بنابر این ما می توانیم راه های رسیدن به این هنر را به سه دسته :

. هنر خوب حس کردن (به ویژه خوب دیدن و خوب شنیدن)

۲٫هنر خوب اندیشیدن

۳٫هنر خوب نوشتن

تقسیم کنیم که با ارکان همچون نحوه پیام رسانی می توان ترکیبی کامل برای ایجاد یک مفهوم را ایجاد نمود.

ادبیات

هنرهای تجسمی

هنرهای تجسمی حوزه گسترده ای را در بر می گیرد که شامل :

هنر هایی چون نقاشی، مجسمه سازی، خوشنویسی، عکاسی، گرافیک، طراحی، معماری، طراحی داخلی و صنعتی و… می شود.

هنرهای تجسمی شامل چه هنر هایی است؟

معمولاً هنرهای تجسمی به موارد زیر تعبیر می گردد :

 

1 – هنر های زیبا

تمامی هنر های زیبا متعلق به دسته کلی هنرهای تجسمی هستند.

این هنر ها شامل فعالیت هایی چون : نقاشی، طراحی، چاپ دستی، مجسمه سازی، و همچنین فعالیت هایی چون هنرگرافیک، تذهیب، تصویرگری، خوشنویسی و معماری است.

2 – هنر های معاصر

هنر های تجسمی همچنین تعدادی از اشکال هنر مدرن را شامل می گردداز این دست می توان به هنر های اَسالمبلاژ یا همبندی، کلاژ، نقاشی آمیخته، هنر مفهومی، چیدمان، نمایش پیشامدی، هنر اجرایی ، به همراه رشته های هنری مبتنی بر فیلم همچون عکاسی، هنر ویدیو و انیمیشن و یا هر ترکیبی از این دست اشاره کرد.

این گروه از فعالیت ها همچنین رشته های هنری با تکنولوژی بالا همچون گرافیک کامپیوتری و چاپ جیکلا را نیز در بر دارد.

یکی دیگر از هنرهای تجسمی مدرن هنر زمینی است که شامل :

کار با شرایط محیط زیستی ناپایدار مانند مجسمه سازی با برف و یخ و… است.

3 – هنر های تزئینی و صنایع دستی

بخشی دیگر از هنرهای تجسمی مربوط به هنر های تزئینی و صنایع دستی است؛که دربر گیرنده هنر هایی چون سفالگری، موزائیک کاری، مجسمه متحرک، پرده های نگارین، شیشه گری (شامل نقاشی روی شیشه و…) می باشد.

4 – دیگر موارد هنرهای تجسمی

هنر های تجسمی در تعاریف گسترده تر موارد هنر کاربردی مانند طراحی گرافیک، طراحی مد و طراحی داخلی را نیز دربر می گیرد.

علاوه بر این مدل های جدیدی از هنر بدنی یا جسمی نیز مانند هنر خالکوبی، نقاشی روی چهره و بدن نیز می تواند در زمره هنرهای تجسمی برشمرده شود.

 

 

نقش هنرهای تجسمی در جامعه

موسیقی دانان، روزنامه نگاران یا هنرمندان فعال در عرصه هنرهای تجسمی با تفکر خلاق خویش می توانند به اندازه سیاستمداران، اقتصاد دانان یا رهبران تجاری جامعه در تغییرات اجتماعی آن جامعه نقش داشته باشندهنرهای تجسمی فقط به منظور لذت بردن و الهام خلاقانه مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه می تواند با نمایان ساختن مشکلات جامعه در قالب یک اثر هنری، به ریشه کم شدن مشکلات و بالطبع پرورش جامعه کمک کند.

درک فرهنگی متقابل یکی از فواید هنر های تجسمی

هنر می تواند قدرت شگفت انگیزی در پیشرفت تعامل جوامع مختلف داشته باشدبه عنوان مثال همکاری بین هنرمندان کشورهای مختلف یا برگزاری تورهای هنری ، که مسائل و مشکلات دنیای واقعی کشوری را به مردم کشوری دیگر نشان می دهد، برای بالا بردن سطح تفاهم بین فرهنگ ها ضروری استعکاسی جنگ و گرسنگان آفریقایی از این دست است.

قدرت هنر در سادگی آن است.

به واسطه هنر های تجسمی می توان بدون اتکا به دانستن زبانی خاص، از طریق مفهومی فرهنگی خاص را اشاعه داداین امر یکی از مهمترین ویژگی های هنرهای تجسمی است که از قدرتمند ترین ابزارهای ارتباطی به شمار می رود.

 

 

هنرهای تجسمی موجب افزایش گفتگو بین جوامع استهنر های تجسمی می تواند یک راه قدرتمند برای نزدیک کردن جوامع به یکدیگر باشد.

تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا در رابطه با این موضوع نشان می دهد، در شهرهایی که تمرکز بر روی هنرهای تجسمی بیشتر است، انسجام اجتماعی بیشتری حاکم استبرقراری هنر در جامعه به شهروندان کمک می کند تا با همکاری یکدیگر، چشم اندازی اشتراکی از ایده آل ها و آرمان ها، ارزش ها و امیدهای آینده شان را بسازندگروه ها با همکاری هم می توانند با ساخت و پرورش رشته های مختلف هنرهای تجسمی دستاوردهای تاریخی و ملی شان را زنده نگه دارند و آنرا در معرض دید مردم سایر کشورها قرار دهندهنرهای تجسمی می تواند تاریخچه مستند جامعه را به تصویر بکشد.

هنر های تجسمی یکی از مهم ترین راه ها برای ساخت تاریخچه مستند جامعه است، تا نسل های آینده بتوانند درک بهتری از شیوه تفکر، ارزش ها، ایده آل ها و سایر موارد تاثیر گذار در جامعه امروزی ما داشته باشندساخت موزه های معاصر از نوع زندگی،فرهنگ، ارزش های دینی و اخلاقی و… مردم جامعه از زمره این فعالیت هاست، و موجب می شود فرهنگ کنونی جوامع با گذشت سال ها حفظ شده و به دست فراموشی سپرده نشود.

 

با استفاده از هنر های تجسمی می توان برای مسائل و مشکلات جامعه راه حل های خلاقانه ارائه دادمدت های زیادی است که از هنرهای تجسمی به عنوان ابزاری اعتراضی و انگیزشی برای اعمال تغییرات دلخواه در جامعه استفاده می شودبه عنوان مثال هنرمند خیابانی محبوب انگلیسی “بنکسی” به طور خستگی ناپذیری در اعتراض به مسائل محیط زیستی، جنگ، فقر و… و جلب توجه مردم و مسئولین به این معضلات اجتماعی تصاویری را روی دیوار های شهر نقاشی می کند.

او حتی چند تصویر برای جلوگیری از بمب گذاری و جنگ روی دیوار غربی اسرائیل کشیده استقابلیت درمانی از فواید مهم هنرهای تجسمی است.

از دیگر فواید هنر های تجسمی که می توان به آن اشاره کرد قابلیت درمانی استهنرهای تجسمی در علم روانشناسی کاربرد زیادی داشته و هنر درمانی نامیده می شود، و به وسیله آن می توان آسیب ها و بیماری های روانی افراد را درمان کردهمچنین این هنرها برای کاهش استرس و به وجود آوردن تمرکز و رسیدن به آرامش بسیار مفید و قابل توجه است.

 

 

هنر تصویری

هدف آثار هنری تصویری، نشان دادن اشیاء یا سوژه واقعی از هستی و واقعیت استزیر مجموعه های هنر تصویری عبارتند از: رئالیسم، امپرسیونیسم، ایده آلیسم و سبک سازیهمه این انواع تصویرگرایی، سوژه های حقیقی را از واقعیت نشان می دهنداگرچه بعضی از این زیرمجموعه ها، گاهی حالت انتزاعی به خود می گیرند، اما هنوز در رده هنرهای تصویری قرار دارند. هنر تصویری شاید قدیمی ترین نوع از سه نوع هنر تجسمی است.

این موضوع را می توان از مجسمه های پالئولیتیک و ونوس ویلندورف استنتاج کرددرک این گونه آثار هنری، برای بیننده راحت تر استما می توانیم به راحتی سوژه های یک نقاشی، طراحی یا مجسمه را شناسایی کنیمهمین امر باعث می شود که بسیاری از افراد، هنر تجسمی را بپذیرند و به آن علاقه داشته باشندهمچنین هنر تصویری، شامل بزرگترین مجموعه آثار هنری استهمچنین جدید بودن دو نوع دیگر انتزاعی و ذهنی، این علاقه را بیشتر یم کندهنر تصویری، تغییرات زیادی را به خود دیده است، اما با این وجود، اصل “نمایش یک سوژه قابل تشخیص به بیننده” سر جای خود قرار دارد.

شایان ذکر است که بعضی از هنرهای تصویری کمی انتزاعی هستندیعنی می توان گفت که برخی از آثار هنری تصویری، واقعی تر هستند

اما دو نوع دیگر، بر روی درک هنرمند از موضوع تمرکز دارند.

هنر انتزاعی

نوعی که اغلب مورد سوء تفاهم قرار می گیرد و اشتباه تعبیر می شود، هنر انتزاعی است و هدف آن نشان دادن سوژه ها از واقعیت است، اما آنها را به گونه ای نشان می دهند که متفاوت از شیوه ای است که در واقعیت ما مشاهده می کنیماین کار ممکن است به صورت تاکید بر خطوط، شکل ها و یا رنگ هایی باشد که سوژه را تغییر می دهندهنر انتزاعی شامل زیر مجموعه های مینیمالیسم، کوبیسم و دقت گرایی استهمچنین هنر انتزاعی زمانی می تواند اتفاق بیافتد که هنرمند تصمیم به نشان دادن سوژه به شیوه ای غیر سنتی داشته باشدانتزاع در دنیای هنر نسبتا جدید است و اولین ریشه آن، در انحراف از واقعیت توسط امپرسیونیست ها استهنر انتزاعی در اواخر قرن نوزدهم، در اشکال مختلفی در سراسر جهان به محبوبیت رسید و هنرمندان شروع به استفاده بیشتراز رویکرد ذهنی در نقاشی کردند.

کاربرد این رویکرد جدید در نقاشی را می توان در اثر “خیانت تصویر” ماگریت، 1928-1929 مشاهده کرد.

در زیر یک نقاشی تصویری از یک پیپ در فرانسه و تحت عنوان “این یک پیپ نیست” می بینیدنکته این است که این تصویر، در واقع “یک پیپ نیست” بلکه “یک نقاشی از یک پیپ” استهنرمندان معاصر بیشتر به این گونه نقاشی ها روی آورده اند و اجازه می دهند تا شکل جدیدی از بیان فکری یا ذهنی ارائه شوددرک تفاوت بین هنر انتزاعی و هنر ذهنی برای بسیاری از افراد دشوار استتفاوت واضح این دو نوع، در “سوژه انتخاب شده” استاگر هنرمند کار خود را با یک سوژه از واقعیت شروع کند، آنوقت اثر هنری به صورت انتزاعی خواهد بود اما اگر هنرمند بدون هیچ اشاره ای به واقعیت کار خود را اغاز نماید، آنوقت اثر ذهنی است.

 

 

هنر ذهنی یا غیر عینی

نوع سوم هنر که اغلب با هنر انتزاعی اشتباه می شود در حالی که کاملا متفاوت از آن است، هنر ذهنی یا غیر عینی است. یک اثر هنری غیر عینی، هیچ چیزی از واقعیت ندارد و فقط به دلایل زیبایی شناختی، تولید می شودقصد هنر ذهنی یا غیر عینی این است که از عناصر و اصول هنر به نحوی استفاده شود که در نهایت، یک اثر بصری مهیج ارائه شود. به همین سادگی!

مجسمه

هنرهای ترسیمی

هنر ترسیمی به هنری گفته میشود که در آن هنرمند در زوایای مختلف، خطوطی را رسم می کند و یک یا چند موضوع را به صورت دوبعدی در قالب یک تصویر( نقاشی)  یا متن( خطاطی)  به مخاطبش ارائه میدهد. درحقیقت هنرهای ترسیمی به نوعی از هنرهای تجسمی گفته میشود که( مانند مجسمه سازی) غیر قابل لمس است و صرفا جنبه ی بصری دارد. 

 

تمام افراد مسن و جوان از هنرهای بصری برداشت های متفاوتی دارند که از مزیت این هنر محسوب میشود و از معایب هنرهای بصری اینست که مخاطب در بعضی اوقات ، محو شکل و خطوط و رنگ می شود و از مطلب اصلی که قصد دارد به مخاطبش در اثر خود نشان دهد، دور می شود.

 

انواع هنرهای ترسیمی

هنرهای ترسیمی دارای انواع مختلفی نظیر نقاشی، اسکیس، خطاطی، عکاسی و موارد دیگری هستند که هر کدامیک از این شاخه ها به بخش های مختلفی تقسیم میشوند. در ادامه با انواع این هنرها اشنا شوید:

- هنرنقاشی از زیر مجموعه های هنرهای ترسیمی:

از مهم ترین و پرمخاطب ترین هنرهایی که در سالیان دراز بین تمامی هنرها، مورد توجه افراد بسیاری قرار گرفته، هنر نقاشی می باشد. هنر نقاشی به هنری گفته میشود که بر روی یک سطح، تصویر ذهنیت یا واقعه ی اتفاق افتاده را ترسیم میکنند. هنر نقاشی به اینصورتست که از رنگها برای شخصیت بخشیدن به سطحی خام بر روی سطوح استفاده میکنند. نقاشان توانسته اند در طول زندگی بشر به واسطه قدرت این هنر، مفاهیم بسیاری را به انسانها اموزش دهند. نقاشی به عبارتی دیگر به بیان تصویری مفاهیم و واقعیات زندگی گفته میشود.

 

هنرهای دوبعدی,عکس هنرهای ترسیمی,هنرهای ترسیمیهنرهای ترسیمی دارای انواع مختلفی نظیر نقاشی، اسکیس، خطاطی، عکاسی و موارد دیگری هستند

 

- هنرخطاطی از زیر مجموعه های هنرهای ترسیمی::

به هنر زیبا نوشتن، هنر خوش نویسی یا خطاطی می گویند. خوش نویس، توانایی انجام این کار بسیار زیبا و ظریف را دارد. البته که خطاطی عینا شبیه هنر است. حروف را با استفاده از این هنر بر روی کاغذ با دقت و رعایت اصولی خاص می چینند و از این طریق به جملات رقص و سما می بخشند. هدف از هنر خطاطی اینست که در کار از ارزش های زیبایی شناسی بهره گرفته شود. 

 

- هنراسکیس از زیر مجموعه های هنرهای ترسیمی:

هنراسکیس در بعضی از رشته های هنری به معنای طراحی سریع یا طراحی اولیه می باشد. از این رشته های هنر می توان به طراحی صنعتی،  معماری و نقاشی و حتی طراحی وب و طراحی نرم‌افزار کاربردی موبایل( بطور کلی طراحی رابط کاربری) اشاره کرد. از جزئیات در پیش طرح چشم پوشی می شود و به صورت غیر دقیق، کلیات موضوع را نشان میدهد. به این ترتیب صرفا از یک رنگ برای اجرای پیش طرح استفاده می شود. اسکیس به روش طراحی با دست در معماری گفته میشود که طرح های سریع و منحصربه‌فردی را میتوان با استفاده از هنر دست طراحی کرد. اسکیس برای ایجاد طرح های خلاقانه و ابتکاری، فرصت مناسبی را برایمان فراهم می کند که ایده ها و طرح های موردنظر را میتوان با استفاده از آن با سرعت زیاد و به آسانی طراحی کرد.

 

- هنرعکاسی از زیر مجموعه های هنرهای ترسیمی:

هنر ثبت وقایع در طول زمان را هنر عکاسی می گویند. با استفاده از هنر عکاسی میتوان شرایط انسانی را در هر موقعیتی به ثبت رساند و انسان را با استفاده از عکاسی در موقعیت ثبت شده قرار می دهد و درک ما از شرایط پیش آمده را باتوجه به عواطف و احساسات بروز داده شده از ما در عکس بالاتر میبرد. در واقع در هر لحظه از زمان از هنر عکاسی میتوان استفاده کرد و به عنوان تنها هنری شناخته میشود که از تصاویر متحرک برای نشان دادن وضعیت بشر به صورت دنباله دار استفاده می کند. ابتدا عکاسی در در فرانسه به وجود آمد درحالیکه هنر عکاسی امروزه، نتیجه تلاش بسیاری از افرادیست که در طول تاریخ توانسته اند به اکتشافات و اختراع هنر عکاسی بپردازند. 

 

هنر دو بعدی

یکی از هنرهای دوبعدی به نام هنرهای ترسیمی می باشد. برای نمایش این هنر از کاغذ، بوم و غیره استفاده میکنند. این هنر را در ابتدا با استفاده از دست و ابزارهای رایجی نظیر مداد خلق میکردند درحالیکه امروزه برای خلق این هنر از کامپیوتر و تکنولوژی نیز استفاده میکنند. هنرهای ترسیمی از هنرهای بصری به شمار میرود و موجب تحریک حس دیداری میشود. امروزه این هنر با استفاده از تکنیک هایی حالت سه بعدی به خودش می گیرد و یا به آن بافت میدهند ، به این ترتیب میتوان از آن به عنوان هنری ادراکی یاد کرد. 

 

 

عکس هنرهای ترسیمی,هنرهای ترسیمی,هنرهای تجسمیهنرهای ترسیمی از هنرهای بصری به شمار میرود و موجب تحریک حس دیداری میشود

 

دلایل اهمیت بالای هنرهای ترسیمی

به نوعی بنیان و خط الرسم هنرهای دیگر( مثل مجسمه سازی , معماری, شیشه گری و...)، هنرهای ترسیمی میگویند و بنابراین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد و قلمرو کاری گسترده دارد.

 

تمامی ما با هنرهای ترسیمی از بچگی اشنا شده ایم و اقراق نیست که بگوییم نخستین هنری که انسان ها بدون این که اموزش ببینند با آن اشنا می شوند، همین هنر است. در رابطه با این اثر هنری بهتر است بدانید که با رابطه ی خلاقه ی دست و مغز حاصل میشود. این هنر در اثر ترسیم بر روی کاغذ، دیوار و هر صفحه ی دیگر به دست می آید. از هنرمندان ترسیمی می توان به معماران، نقاشان، طراحان اشاره کرد. این هنرمندان در هنگام ترسیم از تخیل و خلاقیت خود استفاده می کنند. البته تمام چیزهایی که ترسیم می شود را نمی توان هنرهای ترسیمی نامید. با استفاده از تعاریف و اصول زیبایی شناسی می توان تفاوت هنر و غیرهنر را مشخص کرد. نوآوری مهم ترین نکته ایست که بر ارزش هنر می افزاید.

 

وجه مشترک تمام هنرها

وجه تشابه هنرهای مختلف از اهمیت بسیاری برخوردار است، به این صورت که میتوان تمامی آن ها را به نام هنر شناخت. در روند شکل گیری اثر هنری، وجود عامل پر قدرت تخیل به عنوان یکی از نخستین ویژگی های مشابه میان هنرهای هفتگانه می باشد. دومین ویژگی مشترکی که در بین آثار هنری وجود دارد اینست که سرشار از عاطفه و احساسند، یعنی به آن ها عشق می ورزد و حالتی متفاوت را به خودش می گیرد.

 

بعدی چند معنایی و چند پهلویی برای آثار هنری در نظر گرفته شده است که از سومین وجه مشترک بین این آثار به شمار می رود.  هر کسی از این هنر، استنباط و درک خاص خود را دارد. ویژگی مشترک سوم درواقع برگرفته از نتیجه و پیامد دو ویژگی اول می باشد. درصورت دخیل شدن اثر هنری تخیل و حس در آن، باتوجه به احساس هر فرد، معنای خاصی پیدا میکند. هنر بر روح انسان، پیامدها و آثار عمیق و ماندگاری برجای میگذارد. درصورت قوی تر شدن اثر هنری، این اثر ماندگارتر و جذاب تر بنظر میرسد. 

 

عکس هنرهای ترسیمی,هنرهای ترسیمی,هنرهای تجسمیعکس هنرهای ترسیمی

تاریخچه مختصر نقاشی
در عصر سنگ -در حدود بیست هزار سال قبل- زمانی که اولین نقاشی ها به وجود آمدند، مردم در غارها زندگی می کردند و مهمترین مشکل زندگی آن ها بدست آوردن غذای کافی بود. آن ها نمی توانستند حیوانات عظیم الجثه را شکار کنند و اجباراً به شکار پرندگان قانع بودند، ولی پیوسته فکر حیوانات عظیمی که با گوشت خود می توانستند غذای کافی و لذیذ برایشان درست کنند، در فکر آن ها باقی بود. در نتیجه تعجبی ندارد اگر ببینیم که اکثر نقاشی های آن زمان مربوط به حیوانات نیرومند عظیم است. اگر نقاشی های این دوره را با نقاشی های عصر سنگ مقایسه کنیم می بینیم که در عصر سنگ با دقت بیشتری نقاشی می کرده اند و جزئیات به نحو بهتری ترسیم می شده است.

 

نقاشی


 
 


هنر دوم : حرکات نمایشی و رقص

بهره‌گیری از امکانات دیگر به خلق هنر خود می‌پردازد. همانطور که می دانید حرکات نمایشی و رقص هنر دوم محسوب می شود. آسمونی در این بخش در مورد حرکات نمایشی و رقص صحبت می کند.

هنر دوم : حرکات نمایشی و رقص

اصطلاح «هنرهای نمایشی» برای اولین بار در سال ۱۷۱۱ در زبان انگلیسی برای مجموعه‌ای از هنرهای دیداری متکی به بازیگر مورد استفاده قرار گرفت.

هنرهای نمایشی شامل: انواع رقص، موسیقیِ زنده، اپرا، تئاتر (زنده و عروسکی)، سینما، شعبده‌بازی و تردستی، داستان‌گویی، نمایش‌های سیرک (بندبازی، معرکه گیری، کار با حیوانات و نمایش‌های پهلوانی) و سایر هنرهای مشابه است.

هنرمندانِ این نمایش‌ها با عنوان‌هایی چون: هنرپیشه، کمدین، رقصنده، شعبده‌بازان، نوازندگان و خوانندگان نام برده می‌شوند.

رقص

رقص معمولاً به حرکت‌های انسان که برای بیان یک حالت انجام می‌گیرد گفته می‌شود. رقص می‌تواند در یک محیط اجرایی، روحانی یا اجتماعی اجرا شود.

به افرادی که به انجام رقص می‌پردازند رقصنده می‌گویند و به خودِ کنشِ رقص، رقصیدن یا رقص گفته می‌شود.

در فرهنگ معاصر ایرانی، رقاص لفظی است با بار منفی که به رقصندگان باشگاه‌های شبانه ازجمله رقص عریان عربی و رقص برهنهٔ غربی اطلاق می‌شود. به‌کار بردن این لفظ برای کسانی که حرفهٔ آنان نوعی از انواع رقص‌های هنری است ناپسند است.

انواع هنر رقص: رقص باله، رقص فولکلر، رقص بالروم، رقص آیینی.

اپرا

اُپرا آمیزه‌ای از موسیقی و تئاتر است تا حقیقت به تصویر کشیده شود. ازاین‌رو برای خلق آثار اپرایی باید در دو بخش موسیقی و نمایش آگاهی داشت تا بتوان پدیده‌ای درخور تحسین ایجاد کرد.

اپرا مجموعه‌ای است از هنرهای مختلف: موسیقی، ادبیات، فن بازیگری، طراحی صحنه، دکور و کارگردانی. اپرا از ارزنده‌ترین پدیده‌های جهان موسیقی است. طی چندین قرن، اپرا با تحولات فراوان، همه گونه رویدادها و سبک‌های موسیقی را تجربه کرد و به تکامل رسید.

آوازهای اپرا شامل دو قسمت است:

آریا (Aria) که قسمت اصلی اپراست و خواننده در آن با آرایش‌های آوازی، قدرت و مهارتش را ابراز می‌دارد.

گفت‌آواز (به فرانسوی: Recitatif) که نوعی از فن بیان و مکالمهٔ آوازی است و غالباً پیش از آریا قرار می‌گیرد. در اپرای ایتالیایی، گفت‌آواز رابط بین دو آریاست:

الف- گفت‌آواز خشک Recitatif Secco که آواز بدون ارکستر است و فقط با چند آکورد کوتاه همراهی می‌شود.

ب- گفت‌آواز همراهی‌شونده Recitatif accampagne که خواننده به همراهی ارکستر می‌خواند و بیشتر در اپراهای فرانسوی معمول است.

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانی

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانی

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانی

تا زمان فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و استیلای اعراب بر ایران، رقص یک پدیدهٔ پذیرفته شدهٔ اجتماعی و بخشی جدائی‌ناپذیر از فرهنگ ایران محسوب می‌ شد. در ادامه تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانی را مشاهده خواهید کرد.

 

تاریخ رقص ایرانی تا هزاران سال پیش از میلاد مسیح امتداد می‌یابد. یافته‌های باستان‌ شناسی در مناطق مختلف ایران گویای وجود و اشاعه رقص به عنوان یک آیین اجتماعی در سرتاسر امپراتوری ایران باستان است.

 

آیین میترا یا مهرپرستی که در بستر جغرافیایی ایران بوجود آمد شامل عادات و آیین‌های بود که همراه با رقص اجرا می‌شده‌اند. گزنفون تاریخ نگار یونانی به اهمیت رقص در دربار هخامنشی اشاره کرده است.

 

 

انواع رقص ایرانی
رقص آئینی یکی از نوع های رقص ایرانی می باشد
از قدیمی ترین انواع رقص‌ های ایرانی رقص آیینی است که دربرگیرنده مجموعه حرکات موزونی است که در چهارچوب ادای یک سنت و یا آیین و عموما بصورت گروهی اجراء می شود.

 

رقص آئینی انعکاس حالات درونی و یا عرفانی است. شواهد تاریخی بسیاری از جمله نقاشی‌ های روی صخره‌ها، دیواره‌ های غارها و سفال‌های باستانی حفاری شده نمایانگر وجود رقص آئینی در سرتاسر فلات ایران و از دیر باز است.

 

رقص عارفانه از متاخرترین رقص های آیینی ایرانی است که قدمتی بیش از هزار سال دارد. از زمان پیدایش اندیشه‌های صوفیانه و عارفانه در ایران، از رقص به عنوان آئینی برای به خلسه رفتن، در خود فرو شدن و یا آنچنان که پیروان این راه ذکر می‌کنند، برای نزدیکتر شدن به عوالم بالا و آفریدگار استفاده شده است.

 

سابقه هزار ساله آیین صوفیگری در ایران همیشه همراه با ذکر ممتد یک واژه و یا تکرار یک حرکت بصورت رقص و همراه با موسیقی بوده است.

 

شناخته‌ شده ترین عارف ایرانی جلال‌ الدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا است که رقص سماع او و رهروانش همچنان بعد از هشت قرن زنده و در اقصی نقاط دنیا به عنوان نمونه‌ ای از رقص آئینی شناخته شده‌است.

 

رقص سنتی ایرانی – رقص درباری قاجار
گونه دیگری از رقص‌ های ایرانی نیز در این دوران با توجه و تکیه بیشتری بروی فناوری رقص آغاز شد که « رقص سنتی ایرانی » نام گرفت و تلفیقی بود از رقص‌ های فولکلر ایرانی و رقص‌ های درباری دوران قاجار که همراه با موسیقی سنتی ایرانی اجرا می‌شدند.

 

اصطلاحات «رقص سنتی ایرانی» و یا « رقص ملی ایران » به اینگونه از رقص در میان کارشناسان و محققان رقص ایرانی هنوز پذیرفته نیست؛

 

چرا که در دوران پیش از انقلاب ۵۷ هیچ گاه هیچ برنامه مدون دولتی برای ایجاد یک رقص سنتی ملی ( نظیر آنچه که در آذربایجان، ارمنستان، تاجیکستان و غیره وجود داشته ) وجود نداشت

 

و بعد از انقلاب نیز رقصیدن بطور کلی کنار گذاشته شد و هیچگونه پشتیبانی دولتی برای تئریزه کردن این گونه از رقص‌ های ایرانی، نوآوری و تدوین تکنیک و ابتذال‌ زدائی صورت نگرفت.

 

در سال ۱۳۳۷ و تحت حمایت وزارت فرهنگ و هنر گروه رقصی بنام گروه ملی موسیقی، آواز و رقص فولکلر ایران با مدیریت نژاد احمدزاده راه‌اندازی شد که تا دهه ۱۹۶۰ میلادی فعال بود و در شوروی، ژاپن، کانادا، کشورهای بلوک شرق و خاور نزدیک برنامه اجرا کرد.

 

رقص معاصر ایرانی

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانیبا گسترش سینمای تجاری ایران زمینه بوجود آمدن ژانرهای مختلف رقص ایرانی فراهم شد

 

رقص ایرانی معاصر بر گرفته از انواع رقص های مدرن و معاصر بین المللی، بدون هیچگونه محدودیت تکنیکی و عموماً با تم و موضوعات مرتبط به تاریخ، سیاست و اوضاع اجتماعی ایران، این گونه از رقص از اوائل نخستین سال‌ های هزاره جدید میلادی در میان کوشندگان رقص ایرانی درون مرزی و برون مرزی متداول شده است.

 

رقص معاصر ایرانی معمولاً به صورت چندرسانه‌ ای و در ترکیب با تئاتر و یا گونه‌ های دیگر هنرهای نمایشی اجراء می شود. افشین غفاریان نمونه‌ ای از این کوشندگان است.

 

رقص شهری یکی از انواع دیگر رقص ایرانی می باشد:
در طول دهه‌ های ۱۹۳۰، ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی نوعی از رقص ایرانی شامل حرکات برگرفته شده از رقص عربی، فولکلر و رقص‌های دوران قاجار بوجود آمد که بیشتر در محفل‌ های خصوصی و بصورت تک نفره و فی البداهه اجراء می‌شد.

 

با گسترش سینمای تجاری ایران و محبوب شدن آن، رقص شهری شناخته شده و همه گیر شد و زمینه بوجود آمدن ژانرهای مختلف رقص ایرانی را – مانند روحوضی، مطربی، باباکرم، تهرونی و شاطری – فراهم آورد.

 

در آغاز، این رقص‌ها از دیدگاه تکنیکی بسیار فقیر و از دیدگاه حرفه‌ای یک سرگرمی مبتذل و عامیانه به شمار می‌ آمدند، اما بعدها تعدادی از کارشناسان و رقص پردازان ایرانی و غیر ایرانی مانند آنتونی شی و جمال، به نوآوری و صحنه‌ای کردن آن‌ ها پرداختند.

رقص‌های محلی ایران

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانیرقص‌ ایرانی هرکدام به نام منطقه جغرافیایی که از آن بر خواسته‌اند شناخته می‌شود

 

رقص شمشیر، سیستان
رقص‌های محلی ایرانی ریشه در آیین‌ ها، سنن، فرهنگ و فولکلر اقوام مختلف ایرانی دارد که هر کدام گویا و منعکس کننده روح جمعی و میراث ماندگار فرهنگی هر یک از این اقوام است.

 

رقص‌های محلی ایرانی هرکدام به نام منطقه جغرافیایی که از آن بر خواسته‌اند شناخته می‌شود مانند رقص آذربایجانی، رقص کردی، رقص لری، رقص مازندرانی، رقص خراسانی، رقص سیستانی، رقص قاسم‌آبادی و غیره.

 

رقص در مازندران:

سما، لاک سری سما یا چکه سما، تقریبا رایج ترین و در حال حاضر یگانه رقص همه مناطق طبری زبان است. این رقص، عموما به صورت فردی و گاه به صورت جمعی به اجرا در می‌آید.

 

اگر چه سما رقصی زنانه است ولی گاه مردان نیز در اجرای رقص شرکت می‌کنند. لاک سری سما رقصی تند و پرشتاب است که با لرزش مواج و عمودی اعضای بدن همراه است.

 

رقص مازندرانی، عاری از فیگورهای متنوع است و در اجرای دسته جمعی آن، افراد رقصنده به طور مستقل و بدون ارتباط با یکدیگر عمل می‌نمایند. چکه سما اگر چه رقصی متعلق به شمال البرز است، اما در اکثر آبادی‌های کوهستانی و کوهپایه ای جنوب البرز نیز مورد استفاده است.

 

رقص در کردستان، کرمانشاه و لرستان:

رقص در کردستان، هریره نامیده می‌شود، نامی‌ که در شمال خراسان با تحریف، به نوع خاصی از رقص گفته می‌شود. کردستان نیز از مناطق کم نظیر تنوع رقص در ایران محسوب می‌شود. رقص‌های گروهی مردانه، زنانه و انفرادی از گونه‌های مختلف رقص در این منطقه هستند.

 

در کرمانشاه نیز رقص‌ های سه چار، گردیان (گریان)، چپی، فتاپاشایی و خان امیری، تنها چند نمونه از مجموعه رقص این منطقه به شمار می‌آید. در لرستان نیز تنوع رقص قابل توجه است؛ علاوه بر شمشیربازی و ترکه بازی، نوعی چپی، همانند چپی کرمانشاهی نیز متداول است.

 

رقص در بلوچستان:

در بلوچستان رقص‌ هایی چون دولت، چاپ زابلی، رقص زابلی، گران چاپ، سه چاپ، کلمپور، چوچاپ، شمشیر بازی و دوچوبه رواج دارد. مرکزیت این گروه از رقص‌ها در دلگان است.

 

در منطقه میرجاوه نیز رقص‌ هایی چون چاپ سرحدی، یک لت، دو لت و سه لت رایج است که همانند چوب بازی خراسانی است.

 

رقص در سواحل جنوبی:

تا چند دهه پیش، در بنادر و سواحل جنوبی کشور، رقص‌های متفاوتی رایج بوده است. معمول شدن انواع رقص‌های عجیب و غریب و مفصل عربی و آفریقایی مانند رقص‌های رزیف، کووایی، شابوری لافت و ذاکری از نمونه این گونه رقص‌ها هستند.

 

رقص در آذربایجان:

در آذربایجان گروه رقصندگان با انطباق تحرک و مهارتی مثال زدنی حرکاتی را به نمایش می‌گذارند که این درجه تعالی و ترتیب را به سختی می‌توان در رقص‌های دیگر اقوام فلات جستجو کرد.

 

رقصندگان به گروه‌های متعدد و چند نفره تقسیم شده سپس هر یک به نوبت گوشه یا بخش خاصی از رقص خود را به اجرا در می‌آورند.

 

ورزیدگی، چستی و چابکی، از ملزومات کار رقصندگان است.”یاللی” بازگو کننده موضوعات تاریخی، مورد تجاوز قرار گرفتن، احساس خطر، بازگشت به خود و ایجاد وحدت برای دفاع است.

 

“قایتاغی” در بردارنده مفاهیمی‌چون رفع اختلافات درونی، گرفتن دستور مقاومت و بیعت از سردسته، بسیج عمومی‌برای راندن دشمن، سوار بر اسب به سوی میدان جنگ است.

 

“لزگی” با مضامینی چون جنگ، مبارزه با دشمنان در دو جبهه، رشادت و از جان گذشتگی، کسب پیروزی، شور و شوق پیروزی، وحدت و همبستگی ابدی همراه است.

 

رقص در خراسان:

رقص چوب یا به گفته بومیان خراسان چوب بازی از رقص‌های جمعی و پرتحرک است و حالات و پزهای آن، برجنبه‌های رزمی‌و حماسی آن حکایت دارد. این بازی از آغاز تا پایان با سرنا و دهل همراهی می‌شود.

 

رقص در عشایر:

تاریخچه رقص ایرانی بهمراه انواع رقص های ایرانیرقص عشایری یکی از انواع دیگر رقص ایرانی می باشد

 

در میان ایل قشقایی مشهورترین رقص هلی نام دارد که در سه قسمت و با سه ریتم متفاوت به اجرا در می‌آید. آخرین قسمت رقص عشایری که دارای شتاب و سرعتی فوق العاده است به لکی و کلواری مشهور است.

 

بختیاری‌ ها علاوه بر رقص چپی از دو نوع رقص حماسی سود می‌برند که یکی از آنها با شمشیر و دیگری با ترکه است.

 

رقص

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

 

موسیقی چیست؟ در واقع بین هفت هنر اصلی انسان موسیقی در جایگاه اول قرار دارد، البته بعضی نقاشی و طراحی را اول می دانند اما فهرست ها موسیقی را در جاگاه اول قرار داده اند، موسیقی هنر بیان و انتقال احساس از طریق صوت و آوا اسـت، مثل نقاشی کـه انتقال و بیان احساس از طریق کشیدن طرح ها اسـت و یا سینما کـه بیان و انتقال احساس و پیام خاصی از طریق عکسهای می باشد.

 

هفت هنر برتر انسان:

هنر اول= موسیقی

هنر دوم= حرکات نمایشی و رقص

هنر سوم= هنرهای ترسیمی، «نقاشی ، خطاطی و …»

هنر چهارم= هنرهای تجسمی، «معماری، مجسمه سازی ، شیشه گری و …»

هنر پنجم= ادبیات «نویسندگی، شامل شعر ، داستان ، فیلمنامه و…»

هنر ششم= هنرهای نمایشی، تئاتر و …

هنر هفتم= سینما

 

وجه مشترک هنرهای هفت گانه

1 تخیل بعنوان مهمترین عامل در شکل‌گیری آثار هنری بـه شمار می‌رود ، هرچه هنرمند حس تخیل بهتری داشته باشد آثار او در میان سایر هنرمندان شاخص تر می شود.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

2 احساسات و عواطف هنرمند ، وجه اشتراک آثار هنری دراین است که بیشتر این آثار بر اساس عواطف و احساسات هنرمند شکل می‌گیرد و کمتر تفکر منطقی و عقلانی در پیش زمینه آثار هنری دخالت دارند . این بدین معنی نیست کـه هنرمند از عقل ، شعور و درک خود در خلق آثار استفاده نمیکند ، بـه عبارتی یعنی احساسات هنرمند بر جنبه های فکری در ابتدای شکل‌گیری طرح او برتری می‌یابد.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

3 منشوری بودن و چند معنایی بودن آثار هنری ، این بدین معنی اسـت کـه وقتی هنرمند اثری را خلق می کند هرکس کـه در مقابل آن قرار میگیرد با توجه بـه تفکرات و احساسات خود می تواند برداشت متفاوتی از آثار هنری داشته باشد . بی شک وقتی یک اثر هنری از عواطف و احساسات هنرمند شکل میگیرد نمی‌تواند معنایی تک بعدی داشته باشد و استنباط ازآن متفاوت می شود.

 

تعریف موسیقی یا موزیک

موسیقی یا آهنگ راکه در ادبیات پارسی کهن به آن خنیا هم میگویند، یک فعالیت یا حرفه اسـت که از صدا یا سکوت تشکیل می شود. عناصر اصلی تشکیل دهنده‌ی موسیقی، ملودی، هارمونی و ریتم اسـت کـه ملودی توسط زیر و بمی صدا‌ها بـه وجود می آید.

 

ریشۀ کلمۀ خنیا

خنیا از لغت پارسی خونیاک و لغت اوستایی هونواک گرفته شده اسـت. هونواک از دو بخش هو «بـه معنای نیک و خوش» و نواک «بـه معنای نوا» ساخته شده اسـت کـه مجموعا هونواک را میتوان نوای خوش معنی کرد.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

واژه‌ی موسیقی هم از لغت یونانی و برگرفته از واژهٔ Mousika» μουσική و مشتق از واژهٔ Μοῦσαι» می دانند. مهم ترین عامل بـه وجود آورنده‌ی موسیقی صدا و ریتم همراه با هنر بیان احساسات بـه وسیله‌ی آواست.

 

موسیقی یا موزیک ؟

تعاریف مختلف از موسیقی: پیشینیان و موسیقی دانان بزرگ گذشته تعاریف مختلفی از موسیقی ارائه داده‌اند کـه در ادامه به آن‌ها اشاره می کنیم:

 

ارسطو «از فیلسوفان یونان باستان»:

موسیقی را یکی از شاخه‌های ریاضی معرفی کرد و فیلسوفان اسلامی هم نظر او را پذیرفته‌اند مانند ابن سینا کـه در کتاب خود دربخش ریاضی از موسیقی نام برده است.

 

ارسطو در جای دیگری می‌گوید:

موسیقی حکمتی اسـت کـه نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ درمانده است بنابر این آنرا در قالب اصوات ظاهر می‌سازد.

 

افلاطون «دوّمین فیلسوف از فیلسوفان بزرگ»:

او می گوید موسیقی یک ناموس اخلاقی اسـت کـه روح بـه جهانیان، و بال به تفکر و جهش بـه تصور، و ربایش بـه غم و شادی و حیات بـه همه ی چیز می‌بخشد. موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ میکند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمی‌انگیزد.

 

ابونصر فارابی:

از نظر ابونصر فارابی «از بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر اسلام» موسیقی علم شناسایی الحان و شامل دو علم اسـت؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.

 

ابوعلی سینا:

از نظر ابوعلی سینا «دکتر، ریاضی‌دان، منجم، فیزیک‌دان، شیمی‌دان، زمین‌شناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف ایرانی» موسیقی علمی اسـت ریاضی کـه در آن از چگونگی نغمه‌ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمان‌های بین نغمه‌ها بحث میشود.

 

بتهوون:

بتهوون «موسیقی‌دان و آهنگساز برجسته‌ی آلمانی» آهنگ یا موسیقی را مظهری میداند عالی‌تر از هر علم و فلسفه‌ای. از نظر او موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالی‌ترین تجلی قریحهٔ انسانی اسـت. بتهوون می گوید: “آنجا کـه سخن از گفتن بازمی‌ماند موسیقی آغاز میشود”.

 

لئوپددوفن:

ریشه موسیقی بـه عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزی کـه انسان توانست برای اولین بار خوشی‌ها و رنج‌های خودرا با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی بـه‌شمار می آید.

 

ابن خردادبه «جغرافی‌دان، تاریخ‌نویس و موسیقی‌شناس ایرانی»:

موسیقی آن اسـت کـه تـو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چـه باشد رنج و بلاست.
موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی کـه موسیقی را پدیدآورد.

 

هگل «فیلسوف بزرگ آلمانی»:

انچه موسیقی متعلق بخود می داند همان اعماق زندگانی درون شخص اسـت موسیقی هنر خاص روح اسـت و بـه‌طور مستقیم بـه روح خطاب میکند.

 

واگنر:

آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر، نظریه‌پرداز موسیقیدان و مقاله‌نویس آلمانی در تعریف آهنگ می گوید: مـن موسیقی را تنها وسیله لذت گوش بـه‌شمار نمی‌آورم بلکه آنرا محرک قلب و مهیج احساسات می دانم. موسیقی عالی‌ترین هنرهاست. موسیقی متعلق بـه دل اسـت و جاییکه دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.

 

نیچه:

فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی معتقد اسـت کـه تمام پدیده‌ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند. زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بوده‌اسـت.

 

موسیقی و زیبایی شناسی

در رابطه با موسیقی سه نظریه‌ی زیبایی شناسی وجوددارد:

 

= موسیقی بـه مثابه زبان احساسات

= موسیقی بـه مثابه سمبل احساسات

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

ذات موسیقی صدا و حرکت اسـت. عده ای از پدیده‌های طبیعی مانند صدای آب، وزش باد، صدای برگ‌های درختان و … آوا‌های طبیعی موسقی هستند. این امر نشان میدهد کـه موسیقی پدیده‌ای طبیعی اسـت کـه در فطرت انسان ودر تمام فرهنگ‌ها و جوامع وجوددارد.

 

تاریخچه زیبایی‌ شناسی در موسیقی

موسیقی یا آهنگ توانایی برانگیختن احساسات را دارد و این امر از بیش از دوهزار سال اسـت کـه در همه ی جای دنیا بـه اثبات رسیده اسـت. اما درک این کـه چگونه چنین احساساتی را در انسان بـه وجود می‌آورد کمی دشوار بنظر می رسد. عده ای از قدیمی ترین نظریه‌های غربی هنر را تقلیدی از طبیعت خدا می دانند.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

موسیقی قادر بـه توصیف اشکال و رنگ‌های طبیعت نیست، ولی نقش بـه سزایی در تقلید اصوات موجود در عالم دارد. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی کـه مجموعه‌ای از اصوات نظام یافته‌اسـت بـه نحو معینی تجارب زیبایی شناسانه‌ای فراهم می‌آورد کـه در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزش هستند.

 

دیدگاه ادیان نسبت به موسیقی

در دین اسلام: عده ای از فقها در اسلام موسیقی را مکروه یا حرام اعلام کرده‌اند و آن لهو و لعب میدانند «مانندشهاب الدین الهیثمی و ابن ابی الدنیا». ابن زیله نیز معتقد بود کـه موسیقی می تواند شخص رابه ارتکاب عمل گناه بکشاند. اما دراین میان ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته‌اسـت.

 

در دین زرتشت

بر اساس برخی مستندات پیش از حمله اعراب بـه ایران زرتشتیان با آهنگ‌های گروهی یا تک نفره آشنا بودند. زرتشتیان معتقدند کـه خواندن دعا با آواز تأثیر بیشتری دارد.

 

دسته بندی یا تقسم بندی موسیقی

موسیقی یا آهنگ رابه روش‌های مختلفی تقسیم بندی می کنند کـه عبارتند از، تقسیم بندی موسیقی براساس زمان یا دوران پیدایش:

= موسیقی قرون وسطی

= موسیقی رنسانس

= موسیقی دوره باروک

= موسیقی کلاسیک

= موسیقی رومانتیک

= موسیقی مدرن

= موسیقی معاصر

 

تقسیم بندی موسیقی براساس مکان

= موسیقی بومی

= موسیقی نواحی

= موسیقی شرقی

= موسیقی غربی

= موسیقی ایرانی

= موسیقی عربی و …

 

تقسیم بندی موسیقی براساس ساختار آواشناسی

کوانتو تونیک «بـه آن دسته از موسیقی‌هایی کـه دارای نت‌های جداگانه مشخص با فاصله موسیقایی باشد میگویند». استریم تونیک «بـه موسیقی بدون فواصل – موسیقی دارای نت‌های پیوسته می گویند».

 

تقسیم بندی موسیقی براساس ساختارگام

= گام کروماتیک

= گام دیاتونیک

 

تقسیم بندی موسیقی براساس اولویت کلام یا ساز

= موسیقی کلامی

= موسیقی بی‌کلام

 

تقسیم بندی موزیک براساس کاربرد

= موسیقی درمانی

= موسیقی رقص

= موسیقی فیلم

= موسیقی نظامی «مارش»

 

تقسیم بندی از لحاظ سازبندی «ارکستراسیون»

= موسیقی تک سازی «Solo»

= موسیقی سمفونیک

= موسیقی اپرا

= دو نوازی «دوئت»

= سه نوازی «تریو»

= چهارنوازی «کوارتت»

= موسیقی تلفیقی «فیوژن»

= موسیقی ضربی

= موسیقی آرشه‌ای «مانند کوارتت زهی، گروه ساز‌های بادی»

= موسیقی آوایی «وکال» – مانند آثار ارکستر آوازی تهران یا گروه کر کلسیا

 

تقسیم بندی بر پایه فرم موسیقی

= سونات

= سمفونی

= پرلود «پپش درآمد»

= مینوئت

= پیشنوا «اُورتور»

= کنسرتو

= لایتموتیف یا نغمه معرف «leitmotiv بـه معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص»

 

تقسیم بندی بر اساس دستگاه یا مقام «در موسیقی ایرانی»

موسیقی سنتی ایرانی شامل هفت دستگاه و پنج آوازاست. هفت دستگاه عبارتند از:

= دستگاه ماهور

= دستگاه شور

= دستگاه همایون

= دستگاه نوا

= دستگاه سه گاه

= دستگاه چهارگاه

= دستگاه راست پنجگاه

 

پنج آواز شامل:

= آواز بیات ترک

= ابوعطا

= افشاری

دشتی و اصفهان. هر آواز یا دستگاه میتواند شامل تعدادی گوشه باشد.

 


 

و در ادامه تاثیر موسیقی در تمرکز و یادگیری

تاثیر موسیقی بر یادگیری را در همه ی‌ی سنین میتوان مشاهده کرد. فرد در حین نواختن و تمرین کردن یا گوش دادن بـه موسیقی تمام تمرکز و حواس خود رابه موسیقی میدهد کـه این امر موجب افزایش دقت فرد می شود. موسیقی همچنین باعث افزایش سرعت یادگیری و میزان آی کیو میشود.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

در جامعه‌ی امروزی، هنر و بـه خصوص موسیقی علاوه بر بحث زیبایی شناسی و لذت و آرمشی کـه بـه انسان میدهد، بـه یک حرفه تبدیل شده و راه و روشی برای تقویت مهارت‌های دیگر در بشر اسـت. تاثیر موسیقی بر یادگیری امری انکار ناپذیر اسـت و این روز‌ها عده‌ی زیادی از موسیقی برای تقویت مهارت‌هایی بـه خصوص برای کودکان استفاده می کنند.

 

تاثیر موسیقی بر مغز

قطعات موسیقی بر اساس ترکیب فواصل موسیقایی و ریتم، دارای ارتعاشات خاصی هستند کـه موجب تحریک سلول‌ های عصبی می شود و این تحریکات احساسات و انگیزه‌ را در افراد تقویت می کند. موسیقی و نوع آن تاثیر بسیار مثبت و مستقیمی روی مغز می گذارد. برای مثال:

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

یک موسیقی با ریتم تند یا محتوای شعری مثبت باعث تحریک قوه‌ی یادگیری میشود. نواختن یک ساز و فراگیری آن بـه تقویت تمرکز در مطالعه، درس خواندن و نوشتن کمک می کند. بـه خصوص گوش دادن و نواختن قطعات آهنگسازان معروف مانند باخ، موتزارت و هندل. موسیقی با ریتم تند انرژی‌های منفی و خستگی را ازبدن دور می کند. موسیقی آرام فرد را ریلکس می کند.

 

تاثیر موسیقی بر یادگیری

موسیقی برای همه ی‌ی سنین مفید و لذت بخش اسـت و باعث افزایش تمرکز و دقت در کار‌ها و فعالیت‌ها می شود. همچنین گوش دادن بـه موسیقی باعث داشتن ذهنی آرام و خلق و خوی مثبت می شود. علاوه بر این نوع موسیقی هم بر یادگیری موثر اسـت؛ موسیقی باید مورد علاقه‌ی فرد باشد. مثلاً در عده ای از افراد موسیقی بدون کلام تاثیر بیشتری دارد.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

استفاده از موسیقی یکی از روش‌های اساسی برای آموزش کودکان در هر زمینه‌ای اسـت. آموزش موسیقی در سن کم و بـه کودکان بـه گونه‌ای اسـت کـه کودکان بـه درک ریتم، یادگیری نت‌ها، هم خوانی و نواختن ملودی‌های ساده و کودکانه با ساز‌های کودکان «از قبیل زایلافون، فلوت ریکوردر و ساز‌های ضربی ساده» مشغول و آشنا می شوند.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

ارزش‌های اجتماعی یادگیری موسیقی بر نظریاتی بنا شده اسـت کـه بخشی ازآن‌ها بـه اثرات فراموسیقایی آموزش موسیقی در سنین کودکی اشاره دارد؛ بـه طوری‌که قدمت این نظریه‌ها در جامعه کشور آمریکا بـه بیش از یک قرن میرسد. در کشور‌هایی مانند کشور آمریکا و دیگر کشور‌ها برنامه‌هایی با هدف تثبیت تاثیر موسیقی بر یادگیری و افزایش نمرات دانش آموزان ارائه می شود.

 

موسیقی در یادگیری عمیق و ماندگار تاثیر فراوانی می گذارد و باعث تقویت و رشد ذهنی می شود. بین دو فرد با میزان هوش و آی کیو یکسان فردی کـه موسیقی را فرا گرفته اسـت دارای سرعت یادگیری بیشتر اسـت. چون کودک در خلال نواختن و تمرین موسیقی، قوه تفکر خود رابه کار می‌اندازد و از طریق تمرکز و تفکر بـه تمرین می پردازد.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

یک موسیقی دان آلمانی می گوید کـه موسیقی تاثیر زیاد و مثبتی بر هوش و آینده‌ی کودکان دارد. برای اثبات این موضوع طی یک آزمایش و تحقیق دو گروه ده نفره از کودکان تشکیل دادند و میزان توانایی، دقت، تمرکز و سرعت این بچه‌ها را هنگام پازل بازی مورد بررسی قرار دادند. این کودکان هرروز بـه مدت سی دقیقه آموزشی همراه با موسیقی داشتند.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

پس از شش ماه مشاهده کردند کـه بچه‌ها در چیدن و سرعت عمل قطعات پازل پیشرفت زیادی داشتند. طی یک مطالعه‌ی تحقیقاتی دیگر نیز نشان داده شده اسـت، کودکانی کـه حداقل سه سال آموزش نوازندگی یک ساز را دارند از نظر توانایی‌های شنوایی بهتر از دیگر کودکان عمل میکنند. همچنین دارای دایره‌ی لغات و توانایی‌های استدلال غیرکلامی بهتری هستند.

 

موسیقی و ریاضی

با مراجعه بـه کتاب‌هایی مثل کتاب شفا ابن سینا متوجه خواهیم شد کـه علم موسیقی از دیرباز بر پایه‌ی ریاضی استوار بوده اسـت؛ و همانطور کـه می دانیم ابن سینا در کتاب خود موسیقی را در مبحث ریاضی مطرح کرده اسـت. لذا میتوان از تاثیر موسیقی بر یادگیری ریاضی و رابطه آن دو باهم نیز سخن گفت.

 

صدای پس زمینه باعث تقویت خلاقیت می‌شود

باوجود این کـه موسیقی تند و بلند انرژی بخش اسـت، ولی همیشه هم بهترین گزینه نیست. در بحث خلاقیت موسیقی ملایم تاثیر بیشتری میگذارد و همچنین موسیقی پس زمینه نقطه عطفی برای خلاقیت میشود.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

در واقع موسیقی ملایم باعث دشواری پردازش شده و منجر بـه افزایش پردازش انتزاعی و خلاقیت بالاتری میشود. بـه عبارت دیگر، هنگامیکه در تلاش برای پردازش یک کار هستیم، بـه سمت روش‌های خلاقانه‌تر میرویم.

 

موسیقی در برنامۀ روزانۀ کدام دانش آموزان ضروری است؟

 

عده ای از مشکلات هستند کـه قطعا موسیقی بـه رفع آن‌ها کمک بسزایی می کند. مانند: دانش آموزانی کـه در برخی دروس مردود شده‌اند باید موسیقی را در برنامه‌ی روزانه‌ی خود قرار دهند.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

افرادی کـه اختلال یادگیری دارند؛ و فاقد قدرت تخیل هستند. افرادی کـه اعتماد بـه نفس کافی ندارند. کودکانی کـه تفکرات و احساسات اجتماعی‌شان پائین‌تر از استاندارد‌های آموزشی اسـت. کسانی کـه دچار افسردگی، استرس و اضطراب هستند.

 

اثرات مثبت موسیقی

با یک جمع بندی برای اثرات مثبت موسیقی می توان بـه این نتایج رسید: افزایش حس اعتماد بـه نفس و قدرت عمل کـه می تواند با گوش کردن بـه موسیقی تقویت شود. تقویت نظم و افزایش ضریب هوشی یا آی کیو؛ با آموختن موسیقی در طولانی مدت ۷ امتیاز بـه میزان IQ یا ضریب هوشی اضافه می کند در حالی‌کـه آموزش هنر‌های نمایشی ۳ تا ۴ امتیاز بـه ضریب هوشی آن‌ها خواهد افزود.

موسیقی چیست؟ | درباره موسیقی، موزیک و تاریخچه و انواع آن

آموزش یک ساز موسیقی می تواند در التیام رفتار، حافظه و دانش عمومی کودکان تاثیر مثبت داشته باشد. موسیقی باعث توسعه و بزرگ تر شدن قسمت چپ مغز کودکان شده و حافظه کودکان را ۲۰ درصد افزایش می دهد. تمرینات گروهی موسیقی، همکاری و هماهنگی با یک دیگر و مهارت‌های اجتماعی رابه کودکان آموزش میدهد.

 

در نهایت، با توجه بـه اثرات مثبت یادگیری موسیقی و همچنین توجه بـه این کـه دوران کودکی نقشی حساس و تعیین کننده در زندگی آینده‌ی فرد داشته ودر این دوران یادگیری افراد در بالاترین درجه‌ی خود اسـت، از آموزش موسیقی بـه کودکان خود غافل نشوید.